مرگ جزئی از زندگی است. همان گونه که حافظه، همان گونه که خاطرات. نیوشا هم رفت. حتی نمیدونستم که سرطان داره. میدونستم، اما نمیدونستم انقدر جدیه. شاید نمیخواستم فکر کنم که جدیه. حالا، دیگه نیستش. میتونم فکر کنم، مثل مدت های زیادی که خبر نمیگیریم، هنوز جایی مشغول زندگی و کیف کردنه. یا این که خودم رو گول نزنم، و بپذیرم، که نتونست حتی سی سال زندگی کنه. زندگی ,همان گونه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مشاوره وبلاگ تخصصی کسب و کار کسب و کار sangegharb عروسک ????پرواز و سقوط بانوی ایرانی???? siscocity گوهرنایاب مادر